این مقاله به بررسی رابطه بین سن و مراحل رشد اخلاقی در دانشجویان میپردازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که با افزایش سن، دانشجویان به مراحل پیشرفتهتری از رشد اخلاقی دست مییابند. این یافتهها نشان میدهد که سن نقش مهمی در رشد قضاوت اخلاقی دارد.
فهرست
جایگاه اخلاق در جهان معاصر
جایگاه اخلاق در جهان معاصر به عنوان یک موضوع پراهمیت، نشانگر تغییرات چشمگیر در ساختارها و ارتباطات اجتماعی است. زندگی در این دوران، به طور فراگیر، با اهمیت بالایی به تعیین و تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی همراه است. این اصول به میزان بیسابقهای در تعیین آسایش و حرمت فردی، زندگی روزمره ما را در بر میگیرد. در این دوران، اگر افراد به اصول اخلاقی وفادار نباشند، هیچ نیرویی برای مهار آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد.
در محیطهای کاری و زندگی نوین، همبستگی جمعی و هویت اجتماعی به گونهای ضعیفتر شده که افراد به نسبت گذشته، به صورت مستقل و مجزا از یکدیگر عمل میکنند. فرایند جهانی شدن اقتصاد، افول نهادهای سنتی و بروز بحرانهای مختلف، باعث از دست دادن قدرت و اعتبار بسیاری از نهادها شده و نهایتاً نهادهای جامعه محلی قدرت نظارت خود را از دست دادهاند. در این شرایط، اخلاق به عنوان یک مرجع برای مسئولیت پذیری افراد نسبت به یکدیگر، به ویژه در جهت تعاملات اجتماعی، میتواند نقش اساسی داشته باشد.
با این حال، آموزههای اخلاقی نیز با چالشهایی رو به رو هستند. بنیادها و مراجع سنتی احکام اخلاقی، بخشی از معتبریت و تأثیر خود را از دست دادهاند و الگوهای رفتاری مشخصی، بهویژه برای نسل جوان، وجود ندارد. هنجارهای اجتماعی نیز تحت تأثیر تغییرات مستمر قرار گرفتهاند و به علت ضعف در قدرت اجتماعی، این هنجارها نمیتوانند بهطور کامل از فعالیتهای اجتماعی جلوگیری کنند. در چنین محیطی، انسانها میبایست به ارزش ها و مسئولیتهای شخصی خود اهمیت دهند تا بتوانند با تحولات اخلاقی جهان مدرن سازگار شوند.
قضاوت و قضاوت اخلاقی چیست؟
در ادبیات فرهنگ آکسفورد، قضاوت به عنوان توانایی اتخاذ تصمیمات حساس و منطقی یا ارائه نظر درباره یک مسئله، معمولاً با استفاده از استدلال دقیق، تعریف شده است. فرآیند حل مسائل با شکلگیری یک ساختار فکری شخصی و تحلیل ذهنی مسائل آغاز میشود. هر فرد در این راستا از یک استراتژی برای حل مسائل و تصمیمگیری (قضاوت) استفاده میکند. در کتاب خود به نام “حسابداری”، لایبی به پردازش اطلاعات توسط افراد، تئوری و کاربرد در زمینه قضاوت و تصمیمگیری پرداخته و اهمیت تشریح فرآیند تصمیمگیری را تأکید کرده است.
قضاوت اخلاقی به عنوان یک استدلال درباره فعالیتهای ممکن در شرایط فعلی تعریف میشود، و به معنای قضاوت درباره اینکه کدام عمل اخلاقیتر است. افرادی که قضاوت اخلاقی انجام میدهند، برای تصمیمگیری درباره بهترین تصمیم یا راهحل برای یک مسئله از استدلال استفاده میکنند. این افراد پرسشهایی نظیر “کدام عمل بهتر است؟” و “در شرایط کنونی چرا این عمل بهویژه بهترین راهحل است؟” را در نظر میگیرند.
در فرآیند تصمیمگیری، قضاوت اخلاقی به عنوان یک عنصر اساسی و حیاتی مطرح میشود. برای اتخاذ یک تصمیم مؤثر یا حل یک مسئله به شکل بهینه، افراد باید مهارتهای شناختی خاصی داشته باشند که این مهارتها ایشان را به صورت منظم و سیستماتیک به تکمیل فرآیند تصمیمگیری اخلاقی قادر سازند. این مهارتهای شناختی شامل درک اینکه چه مسئلهای اخلاقی است، شناخت قوانین قابل بهکارگیری در شرایط مورد نظر، استفاده از دلیل و اثبات برای اثبات بهترین تصمیم، انعکاس وضعیت به منظور اطمینان از بهترین تصمیم گرفتهشده و برنامهریزی در مورد اجرای تصمیمات، میباشند.
تصمیم گیری اخلاقی و قضاوت اخلاقی
فرآیند تصمیمگیری اخلاقی میتواند به سرعت پیش رود و منجر به حل مسائل اخلاقی شود، به ویژه در مواردی که راهنمودها یا استاندارهای صریح و روشن در دسترس باشند و تعارضی بین اصول وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر، این مفهوم بهطور خاص با موضوعاتی مرتبط است که دارای راهنماییها یا استانداردهای واضح و مشخص هستند و تعارض اصولی وجود ندارد. در برخی موارد اخلاقی، بهویژه زمانی که تعارض اصولی مشهود نیست، فرآیند تصمیمگیری اخلاقی میتواند به سرعت منجر به حل مسائل شود. با این حال، در مواردی که مسائل اخلاقی پیچیدهتر و تعارض اصولی وجود دارد، ممکن است این فرآیند باعث آشفتگی خاطر گردد و نیاز به تبادل نظرهای زمانبر با دیگران پیدا کند.
برای درک بهتر فرآیند تصمیمگیری اخلاقی افراد، مطالعه و بررسی قضاوت آنها در ارتباط با موضوعات اخلاقی مختلف امر حیاتی است. فرآیند تصمیمگیری اخلاقی آغاز میشود زمانی که شخص با موقعیت اخلاقی پیچیده روبرو میشود و سپس او قضاوت میکند و نیت رفتاری خود را شکل میدهد. این نیت رفتاری بر اساس افتراضی است که میگوید نیت میتواند پیشبینیکننده رفتار واقعی باشد. این فرآیند تصمیمگیری تحت تأثیر فاکتورهای فردی، شرایط محیطی و احتمالی قرار میگیرد.
اهمیت قضاوت اخلاقی
قضاوت اخلاقی به عنوان توانایی تصمیمگیری درباره درست یا غلط بودن یک عمل تلقی میشود، که برای زندگی در جامعه اجتنابناپذیر است. این توانایی برای انتخابهای درست در زندگی ضروری است و به افراد کمک میکند تا به دیگران آسیب نرسانند. قضاوت اخلاقی اساساً بر ارزشها و باورها مبتنی است که ممکن است از منابع مختلفی مانند خانواده، دوستان، جامعه یا دین گرفته شود.
توانایی قضاوت اخلاقی به افراد کمک میکند تا در مواجهه با موقعیتهای دشوار، تصمیمگیری درست را داشته باشند. به عنوان مثال، در مواقعی که باید بین دو کار خوب یکی را انتخاب کنیم، قضاوت اخلاقی میتواند راهنمایی کننده باشد و بهترین انتخاب را مشخص کند. همچنین، این توانایی میتواند کمک کند تا از آسیب رساندن به دیگران جلوگیری شود؛ بهعنوان مثال، در مواقعی که باید بین دو کار یکی را انتخاب کنیم که ممکن است به دیگران آسیب برساند، قضاوت اخلاقی میتواند راهنمایی کننده باشد تا انتخاب صحیحی صورت گیرد و از آسیبرساندن به دیگران خودداری شود.
رشد ملاک های اخلاقی
رشد ملاکهای اخلاقی از یک تنوع شکلی است که از دورانهای گذشته گرفته تا به امروز، تبدیل به یک مسیر حرکتی بینظیر در رفتار و سلوک افراد به سوی یک مسئولیت فراگیر و دائمی در زمینه فردی شده است. دورانی فرا گذشته که نظریهپرداز اخلاق میتوانست زندگی قومهای ابتدایی را یا حالت فطرت را به هر شکلی تفسیر کند، اما این دیدگاه سادهلوحانه که انسان وحشی در برابر انسان متمدن زندگی بهتر یا بدتری را در یک حالت آزادی نسبی تجربه میکند، به طور کامل منقضی شده است.
در چارچوب محدودیتهای نظام اخلاقی خود، انسان وحشی امکان دارد از هر نظر داوطلبانه و بدون مسئله عمل کند، اما ضوابط اخلاقی او بسیار خاص و متمایز است. این نظام از رعایتها و وظایفی که از اصول کلی نشأت نگرفتهاند، استفاده میکند و هیچ فضایی برای تفکر و نظرورزی آزادانه وجود ندارد. انسان متمدن تصویری متفاوت از این را ارائه میدهد، که ضوابط اخلاقی او در مقابل انتقاد پایدار باقی میماند و او انتظار دارد که توانایی دفاع از آن را داشته باشد.
آثار هنری مانند ایلیاد و ادیسه نقش مهمی در تشکیل ارزشها و اخلاقیات دارند، زیرا آنها به عنوان اثرات خالقانه، به تفکرات و احساسات جامعه اثر میگذارند. این آفرینشها نه تنها به خاطر آفرینندگانی که خود را به شکل دلخواه آفریدهاند، بلکه به دلیل تکاندهندگی و اثرگذاری که دارند، ارزشمند هستند. رشد اخلاقی از نظر من، یک فرآیند پویا است که به تفکرات جامعه و هنرمندان نیاز دارد و از آنجا که انسان میتواند از تاریخ و تجربیات گذشته استفاده کند، این رشد یکپارچهتر و قابل لمستر میشود.
بیان موضوع:
موضوع این پژوهش بررسی رشد قضاوت اخلاقی در دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) و همچنین مقایسهای بین متولدین سالهای 63، 61، 60 و 59 است.
موضوع این پژوهش بررسی رشد قضاوت اخلاقی در دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) است. همچنین این تحقیق یک مقایسه بین افراد متولد در سالهای 63، 61، 60 و 59 نیز انجام میپذیرد. اعضای گروه نمونه از دانشکده علوم انسانی دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین انتخاب شدهاند و تعداد کل شرکت کنندگان در این تحقیق 96 نفر بوده است که به چهار گروه 24 نفری تقسیم گردیدهاند.
هدف این مطالعه، بررسی نظریه روان شناسان شناختی، به ویژه نظریههای پیاژه و کهلبرگ است. این تحقیق به دنبال پاسخ به سوال اصلی میباشد که آیا اخلاق نتیجهای از مراحل پیشرفت عقلی است؟ به عبارت دقیقتر، آیا قضاوتهای اخلاقی همراه با افزایش توانمندیهای شناختی و با پیشرفت سن، تغییر میکند یا نه؟
تاریخچه مختصر رشد اخلاقی در جهان و ایران
ماری سیلیامک گراوث اولین فردی بود که تحقیقات گسترده و جامعی در زمینه رشد اخلاقی کودکان را آغاز کرد. پس از او، ژان پیاژه (1896-1980) مراحل تحول اخلاقی از کودکی تا بزرگسالی را مورد بررسی و تحلیل قرار داد و سپس لورنس کهلبرگ با الهام از نظریه پیاژه، به تحقیقاتی گستردهتر در زمینه رشد اخلاقی افراد پرداخت و این مراحل تا سنین بالاتر را بررسی نمود.
هارت شورن و می (1928-1930) در یک تحقیق جامع و رساله، مفاهیم اخلاقی را بررسی کردند (کریمی، 1378). پژوهشهای هاروور (1934)، جانسون (1962)، مدیناس (1959) نشان میدهند که همگرایی کامل بین سطح استدلال اخلاقی و افزایش سن مشاهده میشود.
بندورا و مک دانالد (1963) به دنبال اثبات این بودند که رشد اخلاقی، مراحلی را که پیاژه و کهلبرگ توصیف کردهاند، دقیقاً تکرار نمیشود (کریمی، 1378). در این میان، تحقیقات هادفیگز و پریناس (1979) درباره استدلال اخلاقی نوجوانان و تمایل یا عدم تمایل به مخالفت نشانگر اختلافاتی را بیان کرد.
دالکر و همکاران (1991) نقش والدین در تحول استدلال اخلاقی فرزندان خود را بررسی کردند و زیرن (1991) عوامل تأثیرگذار بر استدلال اخلاقی را مورد بررسی قرار داد.
پژوهشهای متعددی از جمله شاپیرود و اسمیت (1987)، وسیلبرمن (1987)، اسناری (1993) نقش جنسیت در اخلاق را مورد بررسی قرار دادند. همچنین، فنیگر و همکاران (1992) نشان دادند که سطح استدلال اخلاقی پس از نوجوانی تغییر میکند. در ایران، اولین تحقیق در این زمینه توسط هاپیتان در سال 1364 با عنوان “بررسی اخلاق فاعلی در کودکان ایرانی” انجام شد.
نورانی (1366) یک مطالعه درباره مراحل رشد اخلاقی در ایران از دیدگاه تئوری کهلبرگ انجام داد. تحقیقات دیگری توسط اکرمی در سال 1371 به تحلیل تحول قضاوت اخلاقی در کودکان و نوجوانان بزهکار و تأثیر شرایط خانوادگی پرداخته شد.
کریمی (1373-74) رابطه بین سطح رشد اخلاق و ارزشهای فردی را در دانشجویان ایرانی و آمریکایی مورد بررسی قرار داد. تحقیق دیگری توسط همان کریمی در سال 1376 با موضوع “بررسی تجربی تحول ظرفیت عملیاتی و تحول اخلاقی در کودکان ایرانی” انجام شد.
رمضانی (1378) نیز با استفاده از نظریه کلبرگ، رشد قضاوتهای اخلاقی در کودکان و نوجوانان را مورد مطالعه قرار داد.
ماهیت اخلاق
مفهوم اخلاق، یک زمینه متنوع و پیچیده است که در تحقیقات و بحثها، اختلافات زیادی وجود دارد و همچنان به بحران مواجه است. با این حال، برخی مسائل واضحتر هستند که تقریباً تمام افراد متفقند، به عنوان مثال، پذیرش اصل اجتناب از انجام برخی اعمال به عنوان یک اصل اخلاقی. افراد به طور کلی متفقند که در برخی شرایط، رعایت اصل اخلاقی به شیوههای معین، نه به شیوههای دیگر، مرجح است. با این وجود، نظرات مختلفی وجود دارد که ایکاش بسیاری از مسائل جهان ما رخ داده نمیشد، یا حداقل برخی از مسائل بیشتر از آنچه رخ میدهند، رخ میداد.
اصطلاح اخلاق به معنای انتخاب و تصمیم گیری در مواجهه با امور بر اساس معیارهای حقانیت یا نادرستی احتمالی آنها است. این اختیار و وظیفه انسان در داوری و برخورد با امور نشانگر نگرش و تأمل اخلاقی است که به یافتن راه حل و برخوردی صحیح با مسائل و مشکلات اشاره دارد. تعیین حقانیت یا نادرستی امور نیز براساس تطابق با اصول معین از پیش تعیین شده انجام میشود. این اصول به عنوان معیارهای کلی عمل میکنند و بدون آنها، سنجش و انتخاب مستقل انجام میشود و از اعتبار اخلاقی برخوردار نیست.
معیارهای اخلاقی نقش حکمی در شکلدهی به رفتار و روابط فرد با دیگران دارند. این معیارها به دو دسته اختصاص یافتهاند: اجتماعی و اخلاقی. هنجارهای اجتماعی از ساختار جامعه و ارزشها و باورهای اجتماعی نشأت گرفته و تمام زندگی فرد را در بر میگیرند. از سوی دیگر، هنجارها یا احکام اخلاقی از ذهن و تصمیمات فرد نشأت میگیرند و به فرد مسئولیت در قبال آنها را بیاموزانند.
این احکام، به دلیل ارتباط مستقیم با ذهنیت، تعقل، و احساسات فرد، از طریق تصمیم و اقدام فرد در تعامل با دیگران یا تأملات فردی بر مبنای اصول اخلاقی مشخص شده، شکل میگیرند. در این سناریو، احکام اخلاقی میتوانند در هر موقعیت مشخصی ظاهر شوند اما از طریق تأملات شخصی و معیارهای اخلاقی خود، فرد به این احکام نهایی میرسد و آمادگی دارد که در مواجهه با آنها در چارچوب اصول اخلاقی عمل کند.
مفهوم رشد اخلاقی در نوجوانی و جوانی
ویژگیهای اخلاقی و ارزشی نوجوانان و جوانان به شدت به گذشته رشدی آنها وابسته است. فرایند شکلگیری این ویژگیها یک مسیر زمانی طولانی دارد و از ریشههای ژنتیکی و طبیعی شان نشأت میگیرد. این فرایند از دوران کودکی تا جوانی پیش میرود و حتی در سنین بزرگسالی نیز ادامه دارد، همراه با تغییرات و تحولات متعدد. بنابراین، میتوان گفت که این پروسه، که به عنوان یک جنبه از جوانشدن در نظر گرفته میشود، از سنین ابتدایی شروع میشود و در دوران کودکی و دبستان نیز ادامه پیدا میکند. این ارتباط بین گذشته رشد و ویژگیهای اخلاقی نوجوانان نشاندهنده تأثیر مستمر و جاری رشد اخلاقی افراد است.
در جریان این فرآیند، افتهای نگرش کودکانه به دوران نوجوانی و جوانی گسترش مییابد. یادگیری اصول اخلاقی و ارزشی از اولین تجارب زندگی کودکان نشأت میگیرد و این اصول اولیه از پایههای اصلی رشد اخلاقی و ارزشی شخصیت افراد به حساب میآید. علاوه بر این، نوع ارتباط مادر و کودک، بهویژه در دوران اولیه زندگی، نقش مهمی در شکلگیری ارزشها و اخلاقیات نوجوانان ایفا میکند. تعلق امن به والدین و خودمختاری کودکان در این دوره نیز تأثیر بزرگی بر فرآیند رشد اخلاقی آنها دارد و میسازد که ارزشها و اخلاقیات آنها به طور ثابت درونی شود.
در زمانی که تعلق کودک به والدین به همراه اطمینان باشد، هنجارهای اخلاقی و ارزشی ارایه شده از سوی والدین در درون فرد شکل میگیرد و فرد میآموزد چگونه رفتارهای خود را بر اساس این ارزشها و هنجارها تنظیم کند. در سالهای کودکی و دبستان، اگر والدین بتوانند بهطور سنجیده رفتارهای کودکان را کنترل کنند و به نظم بخشی توجه داشته باشند، زمینههای رشد اخلاقی فرد نیز فراهم خواهد شد.
این دوره زمانی که کودک یاد میگیرد چگونه رفتارهای صحیح را از خود نشان دهد و والدین نیز این رفتارها را تأیید میکنند، اساس مهمی برای رشد و جوانی اخلاقی و ارزشی افراد است. بنابراین، تحولات در دوران نوجوانی و جوانی، همراه با شکلگیری هویت شخصیتی، تسریع فرآیند رشد اخلاقی فرد را ایجاد میکند.
این تحولات شناختی، عاطفی، و اجتماعی نقش مهمی در افزایش توانایی فرد برای قضاوت اخلاقی و واکنش به چالشهای ارزشی جامعه ایفا میکند. این نشان میدهد که رشد اخلاقی و ارزشی فرد از دوران کودکی تا پایان زندگی تحت تأثیر هموارهای است و این تأثیرات به خصوص در دوران نوجوانی و جوانی به طور چشمگیری تسریع مییابد.
زمینههای اجتماعی و فرهنگی رشد
رشد هر فرد، در دامنه زندگی اجتماعی، فرهنگی، و تاریخی خود، شکل میگیرد و تصور همگانی از رشد افراد مختلف در سازوکارهای مختلف زندگی آنان غیرممکن است. هر جامعه، فرهنگ، و خرده فرهنگی، الگوهای خود از باورها، ارزشها، عادات، و علایق را به نسلهای جوانتر انتقال میدهد و این انتقال فرهنگی، تأثیر زیادی بر ویژگیهای روانی، فکری، و رفتاری فرد گذاشته و شخصیت او را تداوم میبخشد. علاوه بر این، تحولات زندگی اجتماعی در زمان خود ما نیز تأثیر فراوانی بر رشد نسلهای آینده دارد.
جنگها، انقلابها، تغییرات سیاسی، محدودیتها یا گسترش آزادیهای اجتماعی، روابط با اجتماعات و جوامع دیگر، پیشرفت تکنولوژی، اصلاحات اجتماعی و آموزشی، از جمله عواملی هستند که بر شکلگیری هویت و ویژگیهای شخصیتی کودکان، نوجوانان، و جوانان تأثیر میگذارند. هر نسل با سبک خاص خود، در شرایط اجتماعی و فرهنگی خود رشد پیدا میکند و این شرایط تازهای را برای نسلهای آتی به وجود میآورند.
درک غنا و تنوع چگونگی رشد و خصوصیات نوجوانان و جوانان، بدون توجه به ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی، و تاریخی آنان امکانپذیر نیست. شرایط اجتماعی و انتظارات جامعه، نقش مهمی در ایفای نقشهایی که نوجوانان و جوانان بر عهده میگیرند، ایفا میکند و به عنوان راهنمای آیندهشان عمل میکند. ساختار و عملکردهای جامعه، نقشی اساسی در ارتقاء نیازهای آنان دارد و آنها را به سوی ایجاد مسائل جدید و پیشرفت تشویق میکند.
فهرست مطالب
بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان
مقدمه ۴
جایگاه اخلاق در جهان معاصر: ۴
بیان موضوع: ۱۲
هدف پژوهش: ۱۲
ضرورت و اهمیت پژوهش: ۱۴
تاریخچه مختصر در جهان و ایران ۱۸
مفهوم اخلاق با چه مفاهیم دیگری در ارتباط است؟ ۲۰
فصل دوم پیشینه پژوهش ۲۲
مفهوم رشد اخلاقی در نوجوانی و جوانی ۲۶
زمینههای اجتماعی و فرهنگی رشد ۲۸
تعریف واژهها: ۲۹
نکاتی درباره چگونگی تحول اخلاقی ۳۱
دیدگاههای روان شناختی درباره اخلاق: ۳۲
رشد اخلاق در کودک: ۳۵
روش آموزش اخلاق: ۳۶
ب- دیدگاه نیک سیرت بودن فطری انسان: ۳۷
تعریف اخلاق: ۳۸
شاخص اخلاق: ۳۸
رشد اخلاق: ۳۸
رشد شناختی: ۴۰
شناخت : ۴۰
تحول شناختی از دیدگاه پیاژه: ۴۱
رشد اخلاقی از دیدگاه پیاژه ۴۳
۲- مرحله استقلال اخلاقی ۴۵
رشد اخلاقی از دیدگاه کهلبرگ ۴۷
الف- سطح اخلاق قبل قراردادی ۴۹
مرحله اول: اخلاق بر پایه تنبیه و اطاعت ۴۹
مرحله دوم: اخلاق ابزار گونه نسبی ۴۹
ب- سطح اخلاق قراردادی ۵۰
مرحله سوم: اخلاق پسر خوب، دختر خوب ۵۰
مرحله چهارم: اخلاق بر اساس قانون و نظم ۵۱
ج- سطح اخلاق فرا قراردادی ۵۱
مرحله پنجم: اخلاق بر اساس پیمان اجتماعی ۵۲
مرحله ششم: اخلاق بر اساس اصول جهانی ۵۲
محدوده سنی در رشد قضاوت اخلاقی ۵۳
مفاهیم مهم در نظریه کهلبرگ ۵۴
۱-مراحل رشد اخلاقی، ثابت و بدون تغییر است. ۵۴
۲-استدلال و داوریهای اخلاقی با جنبههای شناختی ارتباط دارد. ۵۴
مقایسه نظامهای اخلاقی پیاژه و کهلبرگ ۵۷
ج- دیدگاه نه بد و نه خوب بودن ذاتی انسان: ۵۹
تعریف اخلاق: ۶۰
رشد اخلاق: ۶۱
روش تحقیق در اخلاق: ۶۲
آموزش اخلاق: ۶۲
پیشینه مطالعاتی در جهان و ایران: ۶۳
فصل سوم روش شناسی ۷۲
موضوع پژوهش: ۷۳
سؤالهای پژوهش: ۷۳
فرضیههای پژوهش: ۷۴
تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش: ۷۴
روش پژوهش: ۷۵
نوع پژوهش: ۷۶
ابزار پژوهش ۷۷
سطح اخلاق قبل قراردادی ۷۸
مرحله اول: سوگیری اطاعت و تنبیه ۷۸
مرحله دوم: نفع پرستی و لذت طلبی وسیلهای ۷۸
سطح قراردادی ۷۹
مرحله سوم: گرایش به پسر خوب، دختر خوب بودن ۷۹
مرحله چهارم: گرایش به قانون، نظم و وظیفه شناسی. ۷۹
سطح فرا قراردادی ۷۹
مرحله پنجم: اخلاق بر اساس پیمان اجتماعی ۷۹
مرحله ششم: گرایش به اصول اخلاقی جهانی. ۸۰
جمعیت پژوهش ۸۰
نمونه پژوهش: ۸۰
روش انتخاب آزمودنی: ۸۰
تجزیه و تحلیل آماری: ۸۱
تجزیه و تحلیل کیفی: ۸۱
روشهای جدید در سنجش قضاوتهای اخلاقی ۸۲
فصل چهارمتجزیه و تحلیل نتایج ۸۴
توصیف اطلاعات: ۸۵
فصل پنجم ۹۲
تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش ۹۳
محدودیتها: ۹۷
پیشنهادها: ۹۹
فهرست منابع ۱۰۰
قیمت : 35,000 تومان
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 100
مطالب مرتبط