عفاف و حجاب دو مفهوم ارزشمند در اسلام هستند که ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. در این مقاله، به بررسی این ارتباط و پاسخ به این پرسش که حجاب ارزش است یا روش، میپردازیم.
فهرست
حجاب، ارزش یا روش
در سالهای اخیر، برخی تلاش کردهاند تا میان حجاب و عفاف، یعنی ارزشهای مربوط به پوشش زنان، تفکیک ایجاد کنند. این افراد معتقدند که حجاب تنها یک روش برای تحقق عفاف است و میتوان عفاف را بدون حجاب نیز حفظ کرد.
این تلاشها از طریق دو روش انجام میشود:
- فاصله انداختن میان ارزشها و روشهای تحقق آنها: این افراد معتقدند که ارزشها، مانند عفاف، ذاتی و مستقل از روشهای تحقق آنها هستند. بنابراین، حجاب تنها یکی از روشهای ممکن برای تحقق عفاف است و میتوان از روشهای دیگری نیز برای این کار استفاده کرد.
- مبنا قراردادن تعریفی از عفاف که مستلزم حجاب نیست: این افراد معتقدند که عفاف تنها به معنای حفظ پاکدامنی و دوری از گناه است. بنابراین، حجاب تنها یکی از راههای ممکن برای تحقق این امر است و میتوان از راههای دیگری نیز برای حفظ عفاف استفاده کرد.
در این مقاله، تلاش میکنیم تا این ادعاها را ارزیابی کنیم.
ادعای اول:
ادعای اول این است که حجاب تنها یک روش برای تحقق عفاف است و میتوان عفاف را بدون حجاب نیز حفظ کرد.
در پاسخ به این ادعا، باید گفت که حجاب و عفاف، هر دو، ارزشهای اخلاقی هستند. ارزشهای اخلاقی، مانند سایر ارزشها، ذاتی و مستقل از روشهای تحقق آنها نیستند. بلکه، ارزشها بر اساس روشهای تحقق آنها معنا پیدا میکنند.
به عنوان مثال، ارزش عدالت، بر اساس روشهای تحقق آن، به دو نوع تقسیم میشود: عدالت توزیعی و عدالت عدلی. عدالت توزیعی به معنای توزیع عادلانه منابع و فرصتها بین افراد است. عدالت عدلی نیز به معنای رعایت حقوق و آزادیهای افراد است.
بنابراین، نمیتوان گفت که حجاب تنها یک روش برای تحقق عفاف است. بلکه، حجاب خود یکی از ارزشهای اخلاقی است که با عفاف ارتباط معناداری دارد.
ادعای دوم:
ادعای دوم این است که عفاف تنها به معنای حفظ پاکدامنی و دوری از گناه است.
در پاسخ به این ادعا، باید گفت که عفاف مفهومی پیچیدهتر از این است. عفاف به معنای حفظ ارزشهای اخلاقی و انسانی در برابر هجوم هوسهای نفسانی است. این ارزشها شامل پاکدامنی، حیا، کرامت، و احترام به خود و دیگران میشود.
حجاب یکی از روشهای حفظ عفاف است. حجاب، با پوشاندن بدن، از نگاه نامحرمان به زنان جلوگیری میکند و به آنها کمک میکند تا از گناه دوری کنند.
بنابراین، نمیتوان گفت که عفاف تنها به معنای حفظ پاکدامنی است. بلکه، عفاف مفهومی گستردهتر است که حفظ ارزشهای اخلاقی و انسانی را نیز شامل میشود.
تحلیل واژه:
معنای لغوی
عفاف از ریشه “عفت” است و در لغت به معنای خویشتنداری، پرهیزکاری، پاکدامنی، و اجتناب از محرمات است.
راغب اصفهانی در مفردات خود مینویسد:
العفة حصول حالةٍ للنفس تمتنع بها عن غلبة الشهوة
(عفت، پدید آمدن حالتی برای نفس است که به وسیله آن از فزونخواهی شهوت جلوگیری شود.)
طریحی در مجمع البحرین میآورد:
عَفَّ عن الشيء ای امتنع عنه فهو عفیف
(عفاف از چیزی ورزید یعنی از آن امتناع ورزید پس او عفیف است.)
ابن منظور در لسانالعرب مینویسد:
اللفة: الکف عما لا یحل و لایجمل
(عفت: خویشتنداری از آنچه حلال و زیبا نیست.)
شرتونی لبنانی نیز در اقرب الموارد مینویسد:
عَفٍّ الرجل: کَفَّ عما لا یحل و لا یجمل قولاً او فعلأ وامتنع
(عفاف ورزید یعنی در گفتار و کردار از آنچه حلال نیست دوری جست و خویشتنداری نمود.)
بنابراین، معنای لغوی عفاف، خویشتنداری از آنچه حلال و زیبا نیست است. این معنا، اختصاصی به جنسیت یا جنس خاصی ندارد.
معنای عرفی
در ادب پارسی، معنای عفاف با توجه به گویش، تفاوت یافته است. در لغتنامه دهخدا، عفاف به معنای پارسایی، پرهیزگاری، نهفتگی، پاکدامنی، و خویشتنداری آمده است. دکتر معین نیز در فرهنگ فارسی معین، عفاف را به معنای پارسایی، پرهیزگاری، پاکدامنی، و در تداول به کسر اول تلفظ میشود، معنا کرده است.
بنابراین، در گویش فارسی، عفاف به کسر اول و به معنای پاکدامنی به کار میرود.
معنای اصلاحی
در تفکر اسلامی، عفاف یک مفهوم اخلاقی است که برگرفته از آیات و روایات قرآن و سنت نبوی است. این مفهوم، شامل رفتارها و گفتارهایی است که انسان را از گناه و انحراف اخلاقی باز میدارند.
عفاف در قرآن
در قرآن کریم، چهار بار از ریشه «عفاف» استفاده شده است.
- در سه آیه از این چهار آیه، عفاف به معنای خویشتنداری و پرهیز از گناه است.
- در یک آیه، عفاف به معنای عزت نفس و امتناع از تقاضای کمک از دیگران است.
آیههای قرآنی مربوط به عفاف
آیه 273 سوره بقره:
«یحسبهم الجاهل اغنیاً من التعفف»
(ناآگاهان گمان میکنند که آنان از روی ثروتمند بودن، دست نیاز نمیگیرند.)
در این آیه، خداوند متعال، عفاف را یکی از عواملی میداند که باعث میشود دیگران گمان کنند که فرد، ثروتمند است. این نشان میدهد که عفاف، میتواند باعث عزت نفس و حفظ کرامت انسان شود.
آیه 6 سوره نساء:
«ولا تأکلوا أموال الیتامی ظلماً انما تأکلونها حُرماناً»
(اموال یتیمان را به ناحق نخورید، بلکه جز به حق و با رضایت آنان نخورید.)
در این آیه، خداوند متعال به سرپرستان یتیمان دستور میدهد که از اموال آنان به ناحق استفاده نکنند و عفاف ورزند. این نشان میدهد که عفاف، میتواند باعث حفظ حقوق دیگران و جلوگیری از ظلم و ستم شود.
آیه 32 سوره نور:
«ولیتعفف الذین لا یجدون نکاحاً حتی انعمهم الله من فضله»
(کسانی که امکان ازدواج ندارند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بینیاز گرداند.)
در این آیه، خداوند متعال به افرادی که امکان ازدواج ندارند، توصیه میکند که پاکدامنی پیشه کنند. این نشان میدهد که عفاف، میتواند باعث کنترل غرایز جنسی و حفظ ارزشهای اخلاقی شود.
ویژگیهای مفهوم عفاف
عفاف و خویشتنداری، در برابر فزون خواهی شهوانی و کشش نفسانی، چه ویژگیهائی دارد:
- خصلتی انسانی است.
- حالتی درونی است.
- نشانههای بیرونی دارد.
- در رفتار و گفتار بروز میکند.
- با رفتار و نشانههای متناقض، سازگار نیست.
- نه از موضع ناتوانی بل از بلندای عزت و اقتدار، صورت میبندد.
عفاف، اخلاقی است که با رعایت نشانههای رفتاری و گفتاری مشخص میشود؛ حفظ آن بستگی به رعایت این نشانهها دارد. این اخلاقیت نمیتواند صرفاً درونی باشد و نیازمند نشانههای خارجی است. برخی از این نشانهها، به خصوص پوشش، تفاوتهایی بین خویشتنداری زن و مرد را ایجاد میکند. عفاف بدون رعایت پوشش، غیرقابل تصور است. در اسلام، پوشش اسلامی (حجاب) یکی از نمادهای برجسته عفاف محسوب میشود.
متن بالا تنها خلاصه ای از مقاله حجاب، ارزش یا روش (ارتباط عفاف و حجاب) می باشد. این مقاله در قالب WORD و در 17 صفحه تدوین شده است.
قیمت : 35,000 تومان
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 17
مطالب مرتبط