رابطه بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و محافظه کاری در حوزه گزارشگری مالی به عنوان یک موضوع پیچیده، مورد توجه و بحث قرار گرفته است. محافظه کاری در حسابداری اغلب به معنای این است که هنگام شناسایی درآمد و داراییها، احتیاط بیشتری به کار گرفته میشود، در حالی که در مورد شناسایی هزینهها و بدهیها، به قاطعیت بیشتری پایبند میشود. این رویکرد، تصویری محتاطانهتر از وضعیت مالی شرکت ارائه میدهد و به منافع مختلف، از جمله سهامداران، اعتماد بیشتری بخشیده و تضمین میکند.
در مقابل سازوکارهای حاکمیت شرکتی به مجموعهای از قواعد و رویهها اطلاق میشود که هدف آنها هدایت و نظارت بر مدیران و تضمین منافع سهامداران است. مطالعات نشان میدهند که بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی قوی و سطح محافظه کاری بالاتر در گزارشگری مالی، رابطه مثبتی وجود دارد. در واقع، شرکتهایی که از سازوکارهای حاکمیت شرکتی قویتری بهره میبرند، تمایل بیشتری به اتخاذ رویکردی محتاطانه در حسابداری خود دارند.
دلایل متعددی برای این ارتباط وجود دارد. اولاً، حاکمیت شرکتی قوی میتواند با کاهش تضاد منافع بین مدیران و سهامداران، مشکلات نمایندگی را کاهش دهد. ثانیاً، حاکمیت شرکتی قوی میتواند نظارت بر فعالیتهای مدیران را افزایش دهد، که این امر منجر به کاهش ریسک اقدامات غیراخلاقی مدیران، از جمله دستکاری در صورتهای مالی، میشود. با این حال، برخی مطالعات نشان میدهند که برخی عوامل، مانند هزینههای مرتبط با محافظه کاری و پیچیدگی ساختارهای حاکمیت شرکتی، ممکن است تأثیرات متناقضی را بر رابطه بین این دو عامل داشته باشند.
مطالب مرتبط