این مقاله به بررسی نقش سرمایه فکری در ارتقای حاکمیت شرکتی و پویایی سازمانی میپردازد. در این مقاله، ابتدا مفاهیم سرمایه فکری و حاکمیت شرکتی و رابطه بین آنها تعریف میشود. سپس، به بررسی چالشهای پیش روی حاکمیت شرکتی و نقش سرمایه فکری در غلبه بر این چالشها پرداخته میشود. در ادامه، به بررسی نقش سرمایه فکری در پویایی سازمانی و چگونگی کمک آن به سازمانها برای انطباق با تغییرات محیطی و دستیابی به مزیت رقابتی پرداخته میشود.
فهرست
مقدمه
در دو سه دهه اخیر، سرمایه فکری به عنوان یک منبع اصلی مزیت رقابتی که از منابع نامشهود سازمانی نشأت میگیرد، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران و محققان در حوزه مدیریت و بازار سرمایه قرار گرفته است. این توجه منجر به انجام تحقیقات تجربی فراوانی در جهت بررسی رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد و بازده مالی در کشورهای مختلف جهان شده است و تلاشهای قابل توجهی در جهت شناسایی، اندازهگیری و گزارشگری آن صورت گرفته است. مرور ادبیات موجود در زمینه سرمایه فکری نشان میدهد که توجه قابل توجهی به سنجش، ارزشگذاری و گزارشگری این نوع سرمایه وجود دارد.
به منظور بقاء استراتژیک، شرکتها باید به دنبال ایجاد مزیت رقابتی باشند. با توجه به دینامیکهای متغیر در بازارها، تکنولوژیها، رقبا و مقررات، بهبود دانش و نوآوری مستمر از اهمیت بالایی برخوردار است و تنها این عوامل میتوانند شرکتها را قادر به حفظ مزیت رقابتی پایدار سازند. از این رو، مدیران به دانش و توانایی ایجاد و بهکارگیری آن به عنوان منبع اصلی مزیت رقابتی پایدار توجه ویژهای میکنند. بدین ترتیب، دانش بهعنوان یک دارایی تلقی شده و تلاش برای مدیریت آن و بهکارگیری داراییهای فکری موفقیت زیادی در راستای هدایت سازمانها را بههمراه دارد.
در عصر حاضر با رشد اقتصاد مبتنی بر دانش یا دانشمحور، سرمایههای نامشهود شرکتها و سرمایه فکری آنها اساسی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار محسوب میشود. به همین دلیل، توجه به اقلام نامشهود در زمینههای متعددی از جمله اقتصاد، حسابداری و مدیریت استراتژیک به طور سریع رشد یافته است. دانش بهعنوان یک مزیت رقابتی در استراتژی تجاری سازمانها مورد توجه قرار میگیرد و ایجاد دانش نوآوری مستمر را به دنبال دارد که این موضوع منجر به ایجاد مزیت رقابتی خواهد شد. امروزه، برای بهبود عملکرد و اطمینان از موفقیت و پایداری تجاری، سازمانها مجبور به توجه و تقویت پتانسیلها و ظرفیتهای منابع انسانی خود هستند تا بتوانند با عملکرد و بهبود مستمر، به تغییرات محیط تجاری و شرایط اقتصادی پاسخ دهند.
بیان مسئله
حاکمیت شرکتی، به عنوان یک عنصر اساسی، نقش بسیار مهمی در افزایش اعتماد سرمایه گذار، ارتقای حس رقابتی و در نهایت بهبود رشد اقتصادی دارد. از طرفی، در دنیای امروز، سرمایه فکری به عنوان یک منبع ارزشمند و نامرئی، به طور کامل در صورتهای مالی حذف شده است، در حالی که در تمامی ابعاد سازمانی، مانند یک پیکره دانش، حضور دارد. با این حال، معمولاً مسئله سرمایه فکری نادیده گرفته میشود.
اصلیترین موضوعی که در این پژوهش بررسی میشود، اهمیت و نقش سرمایه فکری و رابطه آن با حاکمیت شرکتی است. این موضوع به طور مستقیم ارتباطی با موفقیت و شکست شرکتها دارد و به عنوان یک عامل تعیینکننده، تأثیرگذاری بسیار زیادی بر کارایی و عملکرد آنها دارد. به طور خاص، مطالعه رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد شرکتها، میتواند به مدیران کمک کند تا استراتژیهای بهینهتری را برای مدیریت سرمایه فکری و بهبود حاکمیت شرکتی خود اتخاذ کنند، که این امر میتواند به پایداری و رشد پایدار شرکتها کمک زیادی کند.
ضرورت تحقیق
افزایش شکاف بین ارزش واقعی و دفتری شرکتها، توجه محققان را به موضوع ارزش نامرئی که از صورتهای مالی حذف شده است، جلب کرده است. این ارزش، که به عنوان سرمایه فکری شناخته میشود، در تمامی ابعاد سازمان همچون یک پیکره دانش حضور دارد، اما معمولاً نادیده گرفته میشود. بر اساس تحقیقاتی که بین 500 شرکت تایوانی انجام شده است، نسبت ارزش بازار (واقعی) شرکتها به ارزش دفتری آنها از سال 1977 تا 2001 به طور چشمگیری افزایش یافته است، این نسبت از 1 به بیش از 5 برابر رسیده است. تحقیقات نشان دادهاند که تا حدود 80 درصد ارزش بازار شرکتها در گزارشهای مالی آنها ردیابی نشده است. اهمیت و ضرورت این پژوهش از این رو به وجود آمده که این سرمایه کمتر شناختهشده در ارزش واقعی شرکتها و عملکرد مالی آنها، و به تبع آن، موفقیت و شکست آنها در موقعیتهای رقابتی و پیچیده امروزی را متأثر میکند.
هدف تحقیق
در این پژوهش ما هدف بررسی اهمیت و نقش سرمایه فکری و حاکمیت شرکتی را دنبال میکنیم.
فرضیه های تحقیق
- حاکمیت شرکتی بر افزایش صحت اثربخشی شرکت ها تاثیر مثبت دارد .
- سرمایه فکری بر بهبود عملکرد شرکت های تاثیر مثبت دارد .
- سرمایه فکری با حاکمیت شرکتی چه تاثیر مثبتی دارد
مفهوم و تعاریف سرمایه فکری
قبل از آنکه به سرمایه فکری بپردازیم و آن را شناسایی، مدیریت و اندازهگیری کنیم، ضروری است که مفهوم این عنصر را درک کنیم. مفهوم سرمایه فکری همواره ابهامآمیز بوده و تعاریف مختلفی برای توضیح این مفهوم ارائه شده است. بسیاری از محققان و فعالان در این حوزه تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند داراییها، منابع یا محرکهای عملکرد به جای کلمه “سرمایه” استفاده کنند و واژه “فکری” را با اصطلاحاتی همچون “نامشهود”، “بر مبنای دانش” یا “غیر مالی” جایگزین کنند. همچنین، برخی حرفهها مانند حسابداری مالی و حقوقی تعاریفی متفاوت مانند “داراییهای ثابت غیرمالی” را ارائه کردهاند که به موجودیتهایی اشاره دارند که وجود عینی و فیزیکی ندارند، اما به عنوان بخشی از سرمایه فکری شناخته میشوند. این ابهامات و تفاوتها در تعاریف نشان از پیچیدگی مفهوم سرمایه فکری دارد که نیاز به یک رویکرد یکپارچه برای تفسیر و مدیریت آن دارد.
با توجه به آنچه گفته شد، تعاریف مختلفی در مورد سرمایه فکری گفته شده است که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
- استوارت اعتقاد دارد، سرمایه فکری مجموعهای از دانش، اطلاعات، داراییهای فکری (Intellectual Property)، تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که میتواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان، دانش سازمانی و تواناییهای آن را برای ایجاد ارزش افزوده در بر میگیرد و باعث منافع رقابتی مستمر میشود.
- بنتیس سرمایه فکری را به عنوان مجموعهای از داراییهای نامشهود (منابع، تواناییها، رقابت) تعریف میکند که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست میآیند.
- ادوینسون و مالون، سرمایه فکری را «اطلاعات و دانش به کار برده شده برای کار کردن، جهت ایجاد ارزش» تعریف میکنند.
- بنتیس و هالند، در مقاله خود در سال 2002، سرمایه فکری را این طور تعریف میکنند: سرمایه فکری ذخیرهای از دانش را که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان وجود دارد، نشان میدهد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است.
- سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازهگیری میکند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری داراییهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است. همه این ویژگیها باعث ایجاد ارزش به دست آمده می شود به دلیل اینکه یک پدیده کاملاً داخلی است، قابلیت خرید و فروش ندارد.
ویژگیهای سرمایه فکری
سرمایه فکری، با وجود شباهتهایی با داراییهای مشهود در توانایی بالقوه برای ایجاد جریانهای نقدی آتی، دارای ویژگیهایی است که آن را از داراییهای مشهود متمایز میکند. اولین ویژگی این است که داراییهای فکری، داراییهای غیر رقابتی هستند. به عبارت دیگر، بر خلاف داراییهای فیزیکی که تنها برای انجام یک کار خاص در یک زمان خاص قابل استفادهاند، داراییهای فکری میتوانند به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفته شوند. به عنوان مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری میتواند در یک زمان خاص، امکان حمایت از هزاران مشتری را فراهم کند.
این توانایی، یکی از مهمترین معیارهای برتری داراییهای فکری بر داراییهای فیزیکی است. ویژگی دوم سرمایه فکری این است که سرمایه انسانی و سرمایه رابطهای، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمینکنندگان مشترک باشند. به همین دلیل، رشد این نوع از داراییها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد. این ویژگیها نشان از پیچیدگی و اهمیت سرمایه فکری در موفقیت و رشد شرکتها در دنیای رقابتی و پویا دارد.
اهمیت سرمایه فکری
اهمیت سرمایه فکری در جهانی که اقتصاد از تولید به خدمات و منابع نامشهود مبتنی شده، به دلیل توانایی آن در ایجاد عملکرد شرکتها، بسیار زیاد شده است. تحقیقات بسیاری در کشورهای مختلف بر روی ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد شرکتها انجام شده و نشان داده است که سرمایه فکری به عنوان یکی از عوامل کلیدی موفقیت در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه میتواند عملکرد شرکتها را بهبود بخشد.
در حالی که واژههایی همچون منابع نامشهود و سرمایه فکری در ادبیات مدیریت و حسابداری مورد استفاده قرار میگیرند، اما ارزش و منافع آینده آنها به طور کامل قابل اندازهگیری نیست. به عبارت دیگر، منابع نامشهود و سرمایه فکری به عنوان ابزارهای مهمی در بهرهوری و عملکرد شرکتها عنوان میشوند که نیازمند مدیریت فعال و موثر آنهاست.
مفهوم سرمایه فکری به عنوان شامل منابع غیر فیزیکی، ارزشهای مرتبط با نیروی انسانی، منابع سازمانی، فرآیندهای عملیاتی و ارتباطات با ذینفعان، در ادبیات مدیریت استراتژیک به دست میآید. این اصول موجب میشود که در شرایط سازمانی امروز، مهارتهای نیروی انسانی، ارتباطات و فرهنگ سازمانی از جمله عوامل اصلی مزیت رقابتی و عملکرد شرکتها باشند. علاوه بر این، در عصر اطلاعات و اقتصاد دانشمحور، اطلاعات و دانایی به عنوان منابع اصلی ارزش و ثروت جایگزین منافع فیزیکی و مادی شده و اقتصاد نوین در قالب اقتصاد نامشهود ظهور یافته است.
مدیریت کارآ و اثربخش شرکتها بستگی بسیاری به مدیریت منابع نامشهود و سرمایه فکری دارد. با توجه به تغییرات جهانی، منابع نامشهود و سرمایه فکری به عنوان ابزارهای جدیدی برای مواجهه با چالشها و تغییرات محیطی و ساختاری در جریان اقتصاد قرار میگیرند. علاوه بر این، عواملی همچون اقتصاد دانشمحور باعث شدهاند که سرمایهگذاران نتوانند به درستی ارزش واقعی شرکتها و آینده آنها را درک کنند، که این امر نیازمند تغییرات جدید در سیستم گزارشگری است.
زیان های وارد به بازار سرمایه در صورت افشا نشدن اطلاعات این نوع سرمایه، گویای اهمیت سرمایه فکری است. نمونه ای از این زیان ها عبارت است از :
- سهامداران خرد ممکن است از دسترسی به اطلاعات مربوط به دارایی های نامشهود که در جلسه های خصوصی با سهامداران کلان تشکیل می شود،محروم بمانند.
- اگر مدیران از اطلاعات به دست آمده از تصمیم های داخلی در رابطه با دارایی های نامشهود بدون اطلاع سایر سرمایه گذاران استفاده کنند، احتمال وقوع معامله براساس اطلاعات محرمانه افزایش می یابد.
- خطر ارزش یابی نادرست شرکت ها افزایش می یابد و این امر باعث می شود بانکداران و سرمایه گذاران سطح ریسک بیشتری را برای سازمان در نظر بگیرند. و
هزینه سرمایه افزایش می یابد. در صورت افشای چنین اطلاعاتی، به دلیل کاهش عدم قطعیت در رابطه با دور نمای آینده سازمان، ارزشیابی دقیق تری از شرکت به عمل می آید و هزینه سرمایه کاهش پیدا می کند.
فهرست مطالب
مقدمه
بیان مسئله
ضرورت تحقیق
هدف تحقیق
فرضیه تحقیق
ادبیات تحقیق
ویژگیهای سرمایه فکری
اهمیت سرمایه گذاری
عناصر سرمایه گذاری
مدیریت سرمایه فکری
اهداف اندازه گیری سرمایه فکری
روشها و الگوهای اندازه گیری سرمایه فکری
سرمایه فکری و چالشهای حسابداری مالی
گزارشگری سرمایه فکری
استانداردهای حسابدار و گزارشگری
گزارشگری سرمایه فکری
حاکمیت شرکتی
طیف تعاریف حاکمیت شرکتی
دلایل اهمیت حاکمیت شرکتی46
تئوری حاکمیت شرکتی
تئوری سیستم حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی درون سازمانی
حاکمیت شرکتی برون سازمانی
روند کار بروی حاکمیت شرکتی54
روش پژوهش و مدل تحقیق
نتایج
نتیجه گیری
قیمت : 35,000 تومان
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 63
مطالب مرتبط