مقالهای در مورد چگونگی استفاده از رویکرد چند هدفه فازی برای دستیابی به اهداف مدیریت زنجیره تأمین پایدار، از جمله کاهش هزینهها، بهبود کیفیت، کاهش آلودگی و بهبود پاسخگویی.
فهرست
- 1 چکیده
- 2 مقدمه
- 3 مدیریت زنجیره تامین
- 4 روند شکل گیری مدیریت زنجیره تامین
- 5 مفهوم زنجیره تامین و عناصر تشکیل دهنده آن
- 6 مزایای مدیریت زنجیره تامین
- 7 عناصر اصلی زنجیره تامین
- 8 فرآیند های اصلی مدیریت زنجیره تامین
- 9 نقش اطلاعات در زنجیره تامین
- 10 سطوح تصمیم گیری در یک زنجیره تامین
- 11 خرید در زنجیره تامین
- 12 فهرست مطالب
- 13 فهرست شکل ها
- 14 فهرست جداول
چکیده
ماهیت فرآیند ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان در یک مسئله تصمیمگیری چند هدفه پیچیده است و تحت تأثیر فاکتورهای متعدد قرار دارد. این فرآیند وابسته به یک سری از معیارهاست که در طول این فرآیند باید به آنها توجه شود. در این تحقیق، یک مدل چند هدفه برای مسئله انتخاب تأمینکننده برای یک مورد کالا ارائه شده است.
در این مدل پیشنهادی، هزینه کل یکپارچه مد نظر قرار گرفته که شامل هزینههای عرضهکننده، هزینههای خریداران، و آلودگیهای محیطزیست ناشی از حمل و نقل وسایل نقلیه میشود. این عامل به عنوان یک مولفه تأثیرگذار در ارزیابی و انتخاب تأمینکننده به طور کلی در نظر گرفته شده است. اهداف مد نظر برای این مدل شامل کاهش کل هزینههای یکپارچه تأمینکنندگان (شامل هزینههای کل سفارشدهی و کمبود)،
- کاهش میزان محصولات معیوب و قابل ترمیم که در واقع مینیمم کردن کالاهای بیکیفیت تأمینکنندگان است،
- کاهش میزان تأخیر در تحویل محصولات و همچنین کاهش میزان آلودگی محیطزیست ناشی از وسایل نقلیه (شامل هوایی، دریایی، زمینی و ریلی).
برای حل این مدل پیشنهادی از سه روش رویکردهای فازی Zimmermann، رویکرد فازی جبرانی Werner، و روشهای معیار-جامع Lp-metric استفاده شده است. این روشها بر مسائل آزمایشی با ابعاد مختلف تولید شده تجزیه و تحلیل شدهاند و در نهایت، این سه روش بر روی مسائل تولید شده مورد مقایسه قرار گرفتهاند.
کلمات کلیدی: انتخاب تامین کننده، بهینه سازی چند هدفه، هزینه های یکپارچه، آلایندگی های محیط زیست، حمل و نقل وسائط نقلیه و رویکرد فازی.
مقدمه
در زمان حاضر، بسیاری از شرکتها به این نکته توجه دارند که مدیریت موثر زنجیره تأمین یک ابزار بسیار حیاتی برای افزایش کسب مزیت رقابتی است. بنابراین، برقراری روابط مناسب و پایدار بین تأمینکننده و خریدار، و همچنین موفقیت در انتخاب تأمینکننده، میتواند عاملی مهم در موفقیت مدیریت زنجیره تأمین باشد.
یک زنجیره تأمین از دو یا چند سازمان تشکیل شده است که با یکدیگر تعامل دارند تا محصولات یا خدمات را به مشتریان نهایی تحویل دهند و جریانها را از عرضه مواد خام تا تحویل محصول نهایی به هم مرتبط کنند.
در دهههای اخیر، موضوع مدیریت زنجیره تأمین یکی از حوزههای جذاب برای تحقیقات و شرکتهای بزرگ بوده است. بهبود کارایی و اثربخشی زنجیرههای تأمین به وسیله مدیریت اطلاعات به شدت گسترش یافته است.
روز به روز، شرکتها با استفاده از تکنولوژی اطلاعات، سیستمهای اطلاعات زنجیره تأمین را طراحی و اجرا میکنند و از مزایای متعدد آن بهرهمند میشوند. از سوی دیگر، با جهانی شدن رقابت و افزایش شدت آن، شرکتهایی که تاکنون به سیستم اطلاعاتی کمتری اهمیت میدادند، نیاز به آن را احساس کرده و به دنبال طراحی و پیادهسازی آن هستند.
بنابراین، مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یک عنصر بسیار حیاتی و تأثیرگذار در استراتژیهای سازمانها مطرح است و یکی از مهمترین راهها برای ایجاد ارزش برای مشتریان است (غضنفری و فتحاله، ۱۳۸۵).
ساختار زنجیره تأمین از تأمینکنندگان بالقوه، تولیدکنندگان، توزیعکنندگان، خردهفروشان، مشتریان و غیره تشکیل شده و تأمینکنندگان نقش بسیار اساسی را در دستیابی به اهداف یک زنجیره تأمین ایفا میکنند. انتخاب تأمینکننده مناسب میتواند به افزایش ارزش ایجاد شده در یک زنجیره تأمین منجر شود که منافع آن به تمامی اجزاء درگیر در زنجیره تأمین خواهد رسید.
به عبارت دیگر، ارزیابی و انتخاب مداوم تأمینکنندگان و ایجاد پیوندهای استراتژیک با آنها جزء لازمهای از یک زنجیره تأمین است که میتواند منجر به بهبود عملکرد در زمینههای مختلفی مانند کاهش هزینهها، بهبود مداوم کیفیت با دستیابی به نرخ عیوب صفر، افزایش انعطافپذیری به منظور ارضای نیازهای مشتریان نهایی، کاهش زمان تاخیر در مراحل مختلف زنجیره تأمین و غیره گردد (تیموری و احمدی، ۱۳۸۸).
مسئله انتخاب تأمینکننده در زنجیره تأمین، یک مسئله کلاسیک نیست و ادبیات و تاریخچه آن غنی است. تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده و معیارها و روشهای متعددی برای حل مسئله انتخاب تأمینکننده ابداع و تلفیق شدهاند. اولین مقالات در این زمینه در دهه ۱۹۵۰، زمانی که کاربرد برنامهریزی خطی و محاسبات علمی در ابتدای راه خود قرار داشت، منتشر شدند (Assaoui et al., 2007).
در زمینه مدیریت زنجیره تأمین، تصمیمگیری در مورد انتخاب تأمینکننده نقش اساسی ایفا میکند. چرا که بسیاری از شرکتها یک طراحی و اجرای خوب برای سیستم زنجیره تأمین را ابزاری حیاتی میدانند، ایجاد روابط نزدیک و طولانیمدت بین خریداران و تأمینکنندگان یک عامل مهم در موفقیت برقراری سیستم مدیریت زنجیره تأمین است.
بنابراین، مسئله انتخاب و ارزیابی مستمر تأمینکنندگان یک مسئله بسیار حیاتی جهت اجرای یک سیستم زنجیره تأمین است. این موضوع نیاز به بررسی ابعاد مختلف دارد و در نهایت، روش مناسبی باید اتخاذ شود تا کلیه ابعاد مهم پوشش داده شود و بهترین انتخاب تأمینکنندگان صورت گیرد تا اهداف کمی و کیفی شرکتها به بهترین نحو ارتقا یابد و از این طریق بقا و پایداری شرکتها تضمین شود.
در این تحقیق، پس از تعریف مفاهیم، پارامترها، و متغیرهای تصمیم، یک مدل چند هدفه فازی با استفاده از رویکرد فازی Zimmermann و رویکرد فازی جبرانی، همچنین روشهای معیار-جامع یا LP-metric، جهت حل مسئله تصمیمگیری در مورد تعیین میزان سفارش از هر یک از اولویتهای خرید به کار گرفته شده است.
مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین از موضوعات داغ و مطرح در محیط های کسب و کار امروزی می باشد. این ایده عبارتست از کاربرد رویکردی سیستمی و کلی به منظور مدیریت جریان ورودی اطلاعات، مواد اولیه، ساخت و خدمات تامین کننده از طریق انبارها و همچنین مدیریت این فرایند تا محصول به دست مشتری برسد.
بسیاری از شرکت ها در حال کسب مزیت رقابتی از طریق شکل دادن و مدیریت زنجیره تامین فرایندهای زنجیره تامین شان هستند و به همین دلیل است که موضوع مدیریت زنجیره تامین جز موضوعات مهم می باشد (Chase et al., 2006).
تعاریف بسیار جامعی از زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین وجود دارد. این تعاریف گاها آنقدر جامع و کلی هستند که طیف وسیعی از فعالیت های داخلی و خارجی سازمان را شامل می شوند. زنجیره تامین شامل کلیه فرآیند ها و فعالیت هایی می شود که از ابتدای استخراج مواد خام تا انتهای مصرف کالا توسط خدمت کننده با هدف تهیه خدمت و محصول برای مشتریان نهایی وجود دارد. با این تعاریف، تمامی فعالیت های زنجیره ارزش کلیه سازمان های عضوزنجیره تامین را شامل می شود. فعالیت هایی از قبیل برنامه ریزی و تحویل محصول به مشتری در این تعریف گنجانده شده است(عسگری و زنجیرانی فراهانی.، 1390).
زنجیره تامین نقش حیاتی در عملیات کسب و کار و دستیابی به هدف ارائه بهترین خدمت و کالای با کیفیت می باشد، به طوریکه زنجیره تامین بر جریان مواد و زمان انجام سفارش اثر می گذارد. همچنین اثر زیادی بر فاصله زمانی بین زمان سفارش و زمان تحویل خواهد داشت. به عبارتی دیگر مدیریت زنجیره تامین، عملکرد عملیاتی یک شرکت را شناسایی می کند. در واقع مدیریت زنجیره تامین موجب همکاری بین اعضای کسب و کار می شود تا از فرصت های بیشتر بازار با اشتراک مساعی استفاده شود. مدیریت و هماهنگی زنجیره تامین یک وظیفه ساده نمی باشد چرا که نیازمند هماهنگ شدن کلیه نیروهای مشغول در کسب و کار است (Lau et al., 2003).
مدیریت زنجیره تامین شامل بر یکپارچه سازى فعالیتهاى زنجیره تامین و نیز جریانهاى اطلاعاتى مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره، براى دستیابى به مزیت رقابتى قابل اتکا و مستدام می باشد. بنابراین، مدیریت زنجیره تامین عبارت از فرایند یکپارچه سازى فعالیتهاى زنجیره تامین و نیز جریانهاى اطلاعاتى مرتبط با آن، از طریق بهبود و هماهنگ سازى فعالیتها در زنجیره تامین تــــولید و عرضه محصول است.
در تعریفی دیگر مدیریت زنجیره تامین عبارتست از هماهنگی تولید، موجودی، مکان یابی و حمل و نقل میان مشارکت کنندگان در یک زنجیره تامین به منظور دستیابی به بهترین ترکیب از پاسخ گویی و کارایی. به عبارتی دیگر مدیریت زنجیره تامین، هماهنگی فعالیت ها در میان زنجیره تامین را برعهده دارد. در مرکز این فعالیت ها برآوردن تقاضای مشتریان و رساندن کالا یا خدمت به آنها می باشد. در شکل (2-1) می توانید نمونه ای ازیک زنجیره تامین را مشاهده کنید(Poirier, 1999).
مدیریت زنجیره تامین شامل بر یکپارچه سازى فعالیتهاى زنجیره تامین و نیز جریانهاى اطلاعاتى مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره، براى دستیابى به مزیت رقابتى قابل اتکا و مستدام مىباشد. بنابراین، مدیریت زنجیره تامین عبارت از فرایند یکپارچه سازى فعالیتهاى زنجیره تامین و نیز جریانهاى اطلاعاتى مرتبط با آن، از طریق بهبود و هماهنگ سازى فعالیتها در زنجیره تامین تــــولید و عرضه محصول است(Hull et al., 1999).
افزایش رقابت شرکت ها را ملزم به دستیابی به کارایی در هزینه و پاسخگویی به مشتریان کرده است و این موجب شده است تا سازمان ها به دنبال شراکت های استراتژیک با تامین کنندگان باشند. این مشارکت یا شراکت به عنوان زنجیره تامین و برنامه ریزی سازمان شناخته می شود و کنترل فعالیت ها در این زنجیره تامین، مدیریت زنجیره تامین نامیده می شود. انتخاب تامین کننده و برقراری رابطه بلند مدت با آن، گام مهمی در هماهنگی در زنجیره تامین می باشد(Chan et al., 2003).
فعالیت های زنجیره تامین با سفارش مشتری شروع می شود و وقتی مشتری پول خرید کالا و خدمات دریافتی خود را پرداخت می کند، خاتمه می یابد.اختلاف بین پولی که مشتری پرداخت می کند با کل هزینه های متحمل شده توسط زنجیره برای تولید و توزیع کالا، میزان سود دهی زنجبره را نشان می دهد. بر همین اساس موفقعیت یک زنجیره برحسب میزان سوددهی آن تعریف می شود و مدیریت زنجیره تامین مستلزم مدیریت جریان های بین مراحل و درون هریک از مراحل زنجیره برای بیشتر کردن کل سوددهی می باشد(simchi et al., 2000).
روند شکل گیری مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یک نتیجه از تکامل مدیریت انبارداری شکل گرفته است. در دهه 60، تحقیقات بر روی ارتباط داخلی میان انبارداری و حمل و نقل انجام شد و یکپارچهسازی آنها، منجر به کاهش موجودیها شد. این تحقیقات، به وجود مدیریت توزیع منجر شد. با افزوده شدن موضوعات مدیریت ساخت، تدارکات و سفارشها، مفهوم لجستیک ظاهر شد و وضعیت فعلی، به نام زنجیره تأمین، نتیجه اتصال حلقههای عملیات مختلف است. در ابتدای این زنجیره عرضهکنندگان قرار دارند و در انتها مشتریان (Stevenson، 2002).
در دهههای 60 و 70، سازمانها جهت افزایش توان رقابتی خود، با استانداردسازی و بهبود فرآیندهای داخلی، تولید محصولات با کیفیت بهتر و هزینه کمتر را هدف قرار دادند. در آن زمان، اعتقاد رایج این بود که مهندسی و طراحی قوی، هماهنگ و یکپارچه در فرآیندهای تولید، شرط پیشنیاز برای دستیابی به نیازهای بازار و در نتیجه افزایش سهم بازار است. به همین دلیل، سازمانها تمام تلاش خود را در جهت افزایش کارایی معطوف میکردند (Stevenson، 2002).
در دهه 80، با افزایش تنوع در الگوهای مورد انتظار مشتریان، سازمانها به دنبال افزایش انعطافپذیری در خطوط تولید و توسعه محصولات جدید برای ارضاء نیازهای مشتریان میشدند. در دهه 90، با بهبود فرآیندهای تولید و استفاده از الگوهای مهندسی مجدد، مدیران درک کردند که برای ادامه حضور در بازار، بهبود فرآیندهای داخلی و انعطافپذیری در توانمندیهای شرکت تنها کافی نیست. تأمینکنندگان نیز باید مواد با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید کنند و توزیعکنندگان محصولات نیز باید ارتباط نزدیکی با سیاستهای توسعه بازار تولیدکننده داشته باشند (Poirier، 1999).
با این نگرش، رویکردهای زنجیره تأمین و مدیریت آن وارد عرصه شدند. همچنین با توسعه فناوری اطلاعات در سالهای اخیر و استفاده گسترده از آن در مدیریت زنجیره تأمین، بسیاری از فعالیتهای اساسی مدیریت زنجیره با روشهای نوین در حال انجام است (Stevenson، 2002).
گذشتهای که بسیاری از شرکتها از مدیریت زنجیره تأمین استفاده نمیکردند به دلیل تمرکز بر عملیات و کنترل تأمینکنندگان ضروری خود، گذشته است. اما به دلیل عواملی، بسیاری از شرکتها به سمت مدیریت زنجیره تأمین گرایش پیدا کردند. این عوامل شامل استانداردسازی و بهبود فرآیندهای داخلی، افزایش تنوع الگوهای مشتریان، بهبود فرآیندهای تولید و استفاده از تکنولوژی اطلاعات میشوند (Stevenson، 2002).
نیاز به بهبود عملیات
در گذشته، بسیاری از شرکتها فعالیتهای خود را با تأکید بر تولید ناب و مطابق با استانداردها انجام می دادند. این رویکرد، این امکان را فراهم آورد که آنها کیفیت محصولات خود را بهبود دهند و همچنین هزینههای اضافی مرتبط با تولید را کاهش دهند. هرچند بسیاری از شرکتها هنوز به بهبود نیاز دارند، اما نیاز به دستیابی به این بهبودها را درک کردهاند. بسیاری از پیشرفتهای صورت گرفته در عملیات اصلی شرکتها، بر اساس فعالیتهای انجام شده در زمینههای تدارکات، توزیع و لجستیک استوار است که این امور به طور مستقیم با مدیریت زنجیره تأمین مرتبط میشوند.
افزایش برون سپاری
برون سپاری در سازمانها به دلیل تخصصی شدن امور به شدت در حال افزایش است. برون سپاری عبارتست از خرید کالا یا خدمات به جای تولید یا ارائه آن در داخل سازمان. با افزایش برون سپاری، سازمان ها توجه بیشتری به روابط و فعالیت ها در زنجیره تامین مبذول داشته اند.
افزایش هزینه های حمل و نقل
هزینه های حمل و نقل در حال افزایش است، و بنابراین لزوم مدیریت حمل و نقل بیش از پیش آشکار می شود.
افزایش رقابتی شدن بازار
رقابت فشرده در بازار باعث افزایش تعداد محصولات جدید، کاهش چرخه عمر محصولات، و افزایش تقاضا برای سفارشی سازی محصولات شده است. بنابراین، بسیاری از شرکتها در تلاشند تا روابط بلند مدت و استراتژیک در زنجیره تامین خود ایجاد کنند.
افزایش میل به جهانی شدن
افزایش میل به جهانی شدن موجب توسعه و افزایش طولی زنجیره تامین به لحاظ فیزیکی شد. زنجیره تامین نهایی، چالش های مدیریت یک زنجیره تامین را افزایش داده است.
افزایش اهمیت تجارت الکترونیک
افزایش اهمیت تجارت الکترونیک ابعاد تازه ای در سازمان ها و زنجیره تامین آنها ایجاد کرد.
پیچیدگی در زنجیره تامین
زنجیره های تامین در دهه های اخیر دچار پیچیدگی و پویایی شده است و این امر به دلیل محیط های پویا و نامطمئن رخ داده است(Stevenson, 2002).
مفهوم زنجیره تامین و عناصر تشکیل دهنده آن
زنجیره تأمین به عنوان یک دیدگاه سیستمی برای درک و مدیریت فعالیتهای مختلف مورد نیاز برای هماهنگی جریان محصولات و خدمات ایجاد میکند، به منظور ارائه بهترین خدمات به مشتریان نهایی. این رویکرد سیستمی یک چارچوب ارائه میدهد که بهترین واکنش را نسبت به نیازهای کسب و کار نشان میدهد. در غیر اینصورت، ایجاد تعارضات در هر یک از اجزا غیر ممکن نیست.
برای اجرای مدیریت زنجیره تأمین، یک الگوی پایه وجود دارد. هر زنجیره تأمین مجموعهای از تقاضاهای بازار خاص دارد و چالشهای عملیاتی اساساً با موضوعات مشابه در هر مورد روبرو میشود. اعضای اصلی زنجیره تأمین، تامینکنندگان، تولیدکنندگان، و مشتریان هستند که مدیریت زنجیره تأمین به دنبال برقراری ارتباطات میان این اعضا است. این ارتباطات به چندین شکل صورت میگیرد و وابسته به سه نوع جریان در زنجیره تأمین است (Stevenson، 2002).
- جریان فیزیکی مواد: منظور از جریان فیزیکی مواد، حرکت مواد اولیه و سپس پردازش صورت گرفته بر روی مواد اولیه و نهایتا حرکت آن از طریق توزیع کنندگان به سمت مصرف کننده نهایی می باشد. در این نوع از جریان معمولا حرکت فیزیکی مواد از بالا دست به سمت پایین دست می باشد.
- جریان اطلاعات و یا تبادل اطلاعات: در این نوع از جریان، اطلاعات میان اعضای زنجیره تامین مبادله می شود. حرکت اطلاعات در زنجیره تامین دو سویه است یعنی هم از بالادست به پایین دست و هم بالعکس صورت می گیرد.
- جریان مالی یا نقدینگی: ایجاد جریان های مالی انگیزه اصلی شکل گیری زنجیره تامین می باشد. حرکت جریان مالی معمولا از سمت پایین دست به بالادست می باشد.
باید توجه داشت که وجود جریانهای مختلف میان اعضای زنجیره تأمین، الزاماً به معنای وجود جریان بین همه اعضا نیست، بلکه بر اساس نیاز برای برقراری ارتباطات، این جریانها ایجاد میشوند و ممکن است بعضی از جریانها میان اعضا وجود نداشته باشد. اما مسلماً حداقل یک نوع جریان میان اعضا وجود دارد (Stevenson، 2002).
در محیط کسب و کار امروزی، شرکتهای تولیدی با افزایش فشار مرتبط با نیازهای تولید سفارشی، بهبود کیفیت، و پاسخگویی به تقاضا مواجه شدهاند. به منظور دستیابی به ثبات در کسب و کار در مواجهه با این فشارها، شرکتها در تلاش برای توسعه شراکتهای استراتژیک و بلندمدت با تعداد محدودی از تأمینکنندگان هستند. افزایش رقابت نیاز به کارآیی در هزینه و پاسخگویی به مشتریان را ایجاب کرده است، و این موجب شده تا سازمانها به دنبال شراکتهای استراتژیک با تأمینکنندگان بگردند. این همکاری یا شراکت به عنوان زنجیره تأمین و برنامهریزی سازمان شناخته میشود و کنترل فعالیتها در این زنجیره تأمین، مدیریت زنجیره تأمین نامیده میشود (Chan et al.، 2003).
مزایای مدیریت زنجیره تامین
از دیدگاه (Stevenson, 2002) به طور خلاصه می توان به موارد زیر به عنوان مزایای زنجیره تامین اشاره کرد:
- کاهش موجودی
- کاهش هزینه های تولید
- افزایش بهره وری
- چابکی بیشتر
- زمان های سفارش کوتاه تر
- وفاداری بیشتر مشتری
عناصر اصلی زنجیره تامین
از دیدگاه (Stevenson, 2002) عناصر زنجیره تامین به شرح زیر می باشد:
- مشتریان: تعیین اینکه چه محصولات و خدماتی مشتریان نیاز دارند
- پیش بینی: برآورد مقدار و زمان تقاضای مشتری
- طراحی: در نظر گرفتن خواسته های مشتریان و الزامات فنی برای طراحی محصول
- برنامه ریزی ظرفیت: مطابقت دادن تقاضا و عرضه
- پردازش: کنترل کیفیت و برنامه ریزی کار
- موجودی: برآوردن تقاضای مورد نیاز در زمان مناسب و همچنین کاهش هزینه های مربوط به نگهداری موجودی
- خرید: ارزیابی تامین کننده های بالقوه و ارائه نیاز های عملیاتی در خرید کالاها و خدمات
- تامین کنندگان: نظارت بر کیفیت تامین کننده، به موقع بودن تحویل و انعطاف پذیری تامین کننده و حفظ رابطه با تامین کننده
- مکان یابی: تعیین مکان تسهیلات و ساختمان ها
تصمیم گیری در ارتباط با چگونگی بهترین حرکت جریان مواد و اطلاعات
فرآیند های اصلی مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تأمین یک فرآیند جامع برنامهریزی، اجرا، و کنترل عملیات زنجیره تأمین با استفاده از روشهای کارآمد است. حیطه مدیریت زنجیره تأمین شامل کلیه حرکات و مواد اولیه، موجودی کالاهای درحال ساخت، و کالاهای ساخته شده از نقطه مبدأ تا نقطه مصرف است.
یکی از وظایف اساسی در زنجیره تأمین (SCM)، تصمیمگیری در زمینه خرید است. در این فرآیند، شش گام اصلی وجود دارد که عبارتند از:
- ساخت یا خرید
- انتخاب تأمین کننده
- قرارداد مذاکرات
- طراحی همکاری
- تدارکات
- تحلیل منبع یابی
انتخاب یک تأمینکننده از مهمترین مراحل هماهنگی در زنجیره تأمین محسوب میشود. این گام با دقت انجام شده، صرفهجویی در زمان را فراهم میکند و علاوه بر این، برای دستیابی به اهداف شرکا نقش کلیدی دارد.
نقش اطلاعات در زنجیره تامین
اطلاعات نقش کلیدی در موفقعیت ساختار های زنجیره تامین را برعهده دارد، زیرا مدیریت را قادر به تصمیم گیری یر گستره وسیعی از وظایف و کارکرد ها می سازد. در این شرایط مدیر سازمان را قادر خواهد بود که استراتژی های هوشمندانه ای که تمام فاکتور های زنجیره تامین را در نظر گرفته، اتخاذ نماید.برای داشتن دامنه سراسری زنجیره تامین، مدیریت نیاز مند این است که به اطلاعات صحیح و به هنگام روی تمام وظایف سازمان و شرکای زنجیره تامین دسترسی داشته باشد. اطلاعات لازم برای رسیدن به دامنه سراسری می تواند به اجزای مختلفی تقسیم شود که با مراحل مختلف زنجیره تامین مطابقت دارد. این اطلاعات در دو سطح تامین کننده و مشتری به صورت زیر می باشد(حمیدی و همکاران، 1389):
- اطلاعات تامین کننده: چه محصولاتی بایستی خریداری شود، با چه قیمتی، با چه زمان تدارکاتیو کجا می تواند تحویل داده شود. اطلاعات تامین کننده همچنین می تواندوضیعت سفارش، تعدیل، تغییر و ترتیب پرداخت باشد.
- اطلاعات تقاضا: مشتریان چه نوع محصولی رابا چه کمیتی و از چه مکان هایی درخواست می کنند.
اطلاعات بدست آمده باید سه ویژگی مهم زیر را باید داشته باشد تا در هنگام تصمیم گیری های استراتژیک زنجیره تامین مفید واقع گردد.
- اطلاعات باید دقیق باشد.
- اطلاعات باید به روز باشد یعنی باید اطلاعات باید به روشی به هنگام در دسترس باشد.
- اطلاعات باید به گونه ای صحیح باشد.
لازم به ذکر است که تامین نیازمندی های اطلاعات چه در داخل سازمان و چه در طول زنجیره بسیار مهم است. درک منافع حاصل از همکاری شرکت ها و به اشتراک گذاری اطلاعات بین آن ها تا حد زیادی مرهون تعیین نیاز مندی های ” هماهنگ سازی و یکپارچه سازی در زنجیره و نقش اطلاعات” است.
سطوح تصمیم گیری در یک زنجیره تامین
برنامه ریزی وتصمیم گیری، اساس مدیریت زنجیره تامین را تشکیل می دهد. تصمیمات مدیریت زنجیره تامین در سه سطح طبقه بندی می شود: استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی(Ballou, 1992).
- سطح استراتژیک : سطح استراتژیک شامل تقسیمات بلند مدت است که باید پیش نیاز های توسعه یک بنگاه/ زنجیره تامین را در آینده ایجاد نماید. این تصمیمات معمولا به طراحی و ساختار یک زنجبره تامین مربوط هستند و برای چندین سال، اثرات بلند مدت و قابل توجهی دارند و عبارت است از: مکان یابی، برنامه ریزی تقاضا، برنامه ریزی کانال توزیع، انتخاب تامین کننده و طراحی شبکه توزیع. تصمیمات استراتژیک افق های زمانی بیشتر از یک سال را در نظر می گیرد. سطح استراتژیک بطور عمده در رابطه با طراحی شبکه زنجیره تامین است.
- سطح تاکتیکی: سطح تاکتیکی دارای تصمیمات میان مدت است که درافق چند ماهه هستند و شامل کنترل موجودی، جابجای مواد و طراحی جانمایی است.
- سطح عملیاتی: سطح عملیاتی تصمیمات عملیاتی هستند که کوتاه مدت بوده و شامل زمان بندی/ مسیر یابی، زمان بندی تولید و توالی عملیات می باشد.
خرید در زنجیره تامین
انتخاب مجوعه مناسبی از تامین کنندگان برای ارتباط با آنها، در جهت موفقیت یک شرکت امری بسیار مهم و حیاتی می باشد و در طی سالیان طولانی، بر انتخاب تامین کننده تاکید گردیده است. با ظهور مفهوم مدیریت زنجیره عرضه، بیشتر محققین، دانشمندان و مدیران پی برده اند که انتخاب عرضه کننده مناسب و مدیریت آن، وسیله ای است که از آن می توان برای افزایش رقابت پذیری زنجیره عرضه استفاده نمود.
ارزیابی تامین کننده یکی از مهمترین موضوعاتی است که در زمینه برنامه ریزی استراتژیک سازمانی میان مدیران و کارآفرینان مورد بحث قرار می گیرد. امروزه بازارها در موقعیتی قرار دارند که هم مشتریان و هم تامین کنندگان را به چالش می کشند. شرکت های خریدار به طور مداوم به وسیله ابهامات زیاد و سردر گمی مشتریان تحت تاثیر قرار دارند. هزینه نگهداری موجودی در هر دوره برای هر واحد از محصولات که در آن دوره حمل شده است، و در افق برنامه ریزی در نظر گرفته شده است، اعمال می گردد و تصمیم گیرنده نیازمند آن است که در مورد اینکه چه محصولاتی با چه مقادیری از کدامین عرضه کنندگان و در کدامین دوره خریداری شود، تصمیم گیری کند(الفت و افسر، 1386).
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه ۲
۱-۲- بیان مسئله تحقیق ۴
۱-۳- تحقیقات انجام شده ۶
۱-۴- مفروضات تحقیق ۷
۱-۵- اهداف تحقیق ۸
۱-۶- جنبه نوآوری تحقیق ۸
۱-۷- مفروضات تحقیق ۹
۱-۸- روش تحقیق ۹
فصل دوم: مفاهیم و مروری بر ادبیات
۲-۱- مقدمه ۱۱
۲-۲- مدیریت زنجیره تامین ۱۱
۲-۳- روند شکل گیری مدیریت زنجیره تامین ۱۴
۲-۴- مفهوم زنجیره تامین و عناصر تشکیل دهنده آن ۱۶
۲-۵- مزایای مدیریت زنجیره تامین ۱۸
۲-۶- عناصر اصلی زنجیره تامین. ۱۹
۲-۷- فرآیند های اصلی مدیریت زنجیره تامین ۲۰
۲-۸- نقش اطلاعات در زنجیره تامین ۲۱
۲-۹- اثر شلاق چرمی و نقش اطلاعات در آن ۲۲
۲-۱۰- سطوح تصمیم گیری در یک زنجیره تامین ۲۴
۲-۱۱- خرید در زنجیره تامین ۲۵
۲-۱۲- بررسی اهمیت و نقش خرید و مدیریت منبع یابی در شرکت های امروزی ۲۶
۲-۱۳- نقش و اهمیت خرید در شرکت های امروزی ۲۸
۲-۱۴- مدیریت زنجیره تامین ۳۲
۲-۱۵- انتخاب تامین کننده ۳۳
۲-۱۶- ارزیابی و انتخاب تامین کننده ۳۶
۲-۱۷- پیشینه تحقیق ۳۹
فصل سوم: بیان مسئله و مدل پیشنهادی
۳-۱- مقدمه ۴۴
۳-۲- تشریح مسئله و مدل پیشنهادی ۴۴
۳-۲-۱- فرضیات ۴۵
الف- اندیس ها ۴۷
ب- پارامتر ها ۴۶
ج- متغیر های تصمیم ۴۷
۳-۲-۴- توابع هدف و محدودیت ها ۴۷
۳-۲-۲-۱- کمینه کردن هزینه ها با در نظر گرفتن هزینه های یکپارچه ۴۸
۳-۲-۲-۲- کمینه کردن درصد کیفیت کالا های معیوب رد شده با در نظر گرفتن قابل ترمیم و اصلاح شدن و غیر قابل ترمیم و اصلاح شدن ۵۲
۳-۲-۲-۳- کمینه کردن زمان تحویل ۵۳
۳-۲-۲-۴- کمینه کردن میزان آلایند گی محیط ناشی از حمل و نقل وسائط نقلیه (شامل هوایی، در یایی، زمینی و ریلی) ۵۳
۳-۲-۲-۵- محدودیت تقاضا ۵۶
۳-۲-۲-۶- محدودیت ظرفیت تولید ۵۶
۳-۲-۲-۷- محدودیت فضای انبار ۵۷
۳-۲-۲-۸- محدودیت حمل و نقل وسائط نقلیه ۵۷
۳-۲-۲-۹- محدودیت کاهش آلودگی های وسائط نقلیه هوایی بر محصولات ۵۸
۳-۲-۲-۱۰- محدودیت کاهش آلودگی های وسائط نقلیه دریایی بر محصولات ۵۹
۳-۲-۲-۱۱- محدودیت کاهش آلودگی های وسائط نقلیه زمینی بر محصولات ۵۹
۳-۲-۲-۱۲- محدودیت کاهش آلودگی های وسائط نقلیه ریلی بر محصولات ۶۰
۳-۲-۲-۱۳- محدودیت بودجه ۶۰
فصل چهارم: روش های حل پیشنهادی و تجزیه و تحلیل نتایج
۴-۱- مقدمه ۶۵
۴-۲- روش های حل پیشنهادی ۶۵
۴-۲-۱- رویکرد فازی Zimmermann 65
۴-۲-۱-۱- تعیین تابع عضویت فازی ۶۶
۴-۲-۱-۲- مدل برنامه ریزی فازی ۶۸
۴-۲-۲- رویکرد فازی جبرانی ۶۹
۴-۲-۲-۱- عملگر یکپارچه فازی جبرانی ۶۹
۴-۲-۲- ۲- یک رویکرد فازی جبرانی جهت مسئله انتخاب تامین کننده چند هدفه ۷۱
۴-۲-۳- یکپارچگی توابع هدف با روش معیار-جامع Lp-metric 72
۴-۳- تجزیه و تحلیل نتایج ۷۴
۴-۳-۱- مقدمه ۷۵
۴-۳-۲- حل مثال عددی با رویکرد های برنامه ریزی ریاضی و فازی ۷۵
۴-۳-۳- حل مدل ارائه شده با استفاده از رویکرد فازی Zimmermann 79
۴-۳-۴- حل مدل ارائه شده با استفاده از رویکرد فازی جبرانی ۸۴
۴-۳-۵- حل مدل ارائه شده با استفاده از روش معیار-جامع LP-metric 87
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات آتی
۵-۱- نتیجه گیری ۹۱
۵-۲- پیشنهادات جهت تحقیقات آتی ۹۲
منابع ۹۳
چکیده لاتین ۹۸
فهرست شکل ها
- شکل (۲-۱): زنجیره تامین یک شرکت تولیدی ۱۳
- شکل (۲-۲): انواع جریان در زنجیره تامین ۱۷
- شکل (۲-۳): فرآیند های اصلی خرید ۲۰
- شکل (۲-۴): نحوه سفارشات در حلقه های یک زنجیره تامین ۲۳
- شکل (۲-۵): معیار های اجرایی مدیریت اندازه گیری عملکرد تامین کنندگان ۲۷
- شکل (۲-۶): رویکرد زنجیره های تامین فشاری-کششی و مرز آن ۳۱
- شکل (۳-۱): سطوح موجودی برای تامین کننده و خریدار و رفتار سیستم در طول زمان ۴۹
- شکل (۳-۲): سطوح موجودی برای تامین کننده با وجود کمبود ۵۱
- شکل (۳-۳): روش های حمل و نقل کالا ها ۵۴
- شکل (۴-۱): تابع عضویت خطی برای توابع هدف از نوع منفی ۶۷
- شکل (۴-۲): تابع عضویت خطی برای توابع هدف از نوع مثبت ۶۸
- شکل (۴-۳): تابع عضویت خطی برای تابع هدف هزینه کل یکپارچه ۸۰
- شکل (۴-۴) : تابع عضویت خطی برای هدف درصدی از کل اقلام برگشتی شرکت که مربوط به تامین کننده که قابل ترمیم و اصلاح می باشدو نمی باشد ۸۱
- شکل (۴-۵): تابع عضویت خطی برای تابع هدف زمان تحویل ۸۱
- شکل (۴-۶): تابع عضویت خطی برای هدف منیمم سازی میزان آلایندگی محیط که از وسایط نقلیه (شامل هوایی و دریایی و زمینی و ریلی) ۸۲
فهرست جداول
- جدول (۳-۱): ویژگی های مهم روش های مختلف حمل و نقل ۵۵
- جدول (۴-۱): سطوح مقادیر هریک از تامین کنندگان برای بدست آوردن هزینه های یکپارچه ۷۶
- جدول (۴-۲): مقادیر پارامتر های مدل ۷۷
- جدول (۴-۳): مقادیر حد بالا و پایین برای هر هدف ۷۹
- جدول (۴-۴): نتایج حاصل از حل مدل با استفاده از رویکرد فازی Zimmermann 83
- جدول (۴-۵): نتایج حاصل از حل مدل با استفاده از رویکرد فازی رویکرد فازی جبرانی ۸۵
- جدول (۴-۶): نتایج حاصل از حل مدل با استفاده از رویکرد فازی Lp-metric 88
- جدول (۴-۷): مقایسه نتایج حاصل از حل مدل با استفاده از روش های رویکرد فازی Zimmermann ، رویکرد فازی جبرانی werner و روش معیار-جامعLp-metric 89
قیمت : 35,000 تومان
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 130
مطالب مرتبط